عمه مامانم اومده خونمون من مامانم کمرش درد میکنه بنده خدا عمه مامانم از تهران اومده مامانم گقت تو کارارو انجام بده گفتم باشه از شام عدسی درست کردم عمه مامانم کمک کرد دروغ نگو چون آشپزی خوب نیست.نشستیم جلو تلویزیون جلو بابام داداشم و آبجی و مامانم خیلی رندوم گفت شبیه روباهی😐