من قبلا یه خواستکار داشتم که از نظر شرایط مالی عالی بود و ۱۴ سال ازم بزرگتر بود همه کاری کردم ک پیشش کم نیارم و در حد خودم بهترین باشم ولی خیلی سرکوفت شنیدم ازش و تو دوران اشنایی احساس کردم پایین ترین آدمم از نظر اختلاف سنی قضاوت شدم از سمت خانوادش و...حالا تو فامیلمون یه پسر خیلی عالی خوش قیافه و خوش تیپ و واقعا شغل عالی یه دختر ک ۱۳ سال ازش کوچیکتر هست و تازه مدرسه شو تموم کردع ودر کنار پسره مشغول به کار شدع و از نظر هیکل خیلی چاق هست و پسره خوشتیپ هست قد دختر خیلی کوتاه هست و پسرع قد بلند من فقط ناراحتم ک خب اینم واقعا از هر مطر پایین هست پس چطور به ازدواج ختم شد ولی من سرکوفت شنیدم دختره واقعا خیلی معمولی هست و چاق
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بحث من چاقی نیس اشتباه متوجه شدین بحث من این هست ک من چیزی کم نداشتم ولی پسره اونجوری باهام رفتار کرد مگه گناه من چی بود ؟ واقعا چیزی کم نداشتم ک حقم نبود اون سرکوفت ها رو بشنوم
منم انقدر از این موارد اطرافم دیدم طرف معمولی به پایین چه ازدواجی کرده یا چه پارتنری داره بعد من هرکی سمتم میاد یه ایرادی میگیره اعتماد به نفسمو داغون میکنه میره درکت میکنم خیلی بده