مامانم میخواست پالتو بخره رفتیم داخل مغازه نگاه بندازیم همه لباسا واضح رو رگالا مغازه ام بزرگ قیمتم زده بودن خانمه راه افتاده پشت سرمون چی میخوایین یکی دوبار گفتم داریم نگاه میکنیم پسند شد میگم بهتون باز ولکن نبود مامانم گفت پالتو میخاستم فقط قیمتش مناسب باشه برداشته ی چندتایی اورد بزور مامانمو برد داخل اتاق پرو که بپوش مامانمم اولیو پوشید گفت چیزی ب چشمم نیومد خوشم نمیاد باز ولکن نبود اصرار که بقیه رو بپوش تو تن پسند میکنی خلاصه پوشید گفتیم حالا قیمت چند 😑یکی ۱۲ یکی ۱۴۸۰۰ یکیم ۹۲۰۰ مامانمم برگشت با شوخی گفت خانم گفتم قیمت مناسب من جیبم یاری نمیکنه ممنون از اون طرف دوستش پریده وقتی پول ندارین چرا میایین خرید وقت ادمو میگیرید منم گفتم تا جایی که یادمه من نخواستم پشت سر ما راه بیوفتید خودتون امدین کم مونده کارتمونم بزور بگیرید بکشید امدیم بیرون بحدی عصبیم از عصر 😑
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
منم خیلی پیش اومده برام خیلی بدم میاد از این کارمخصوصاً جاهای گرون اینطوره
بابا ولکن نیست فروشنده خب قیمتم زدی لباسم که من میبینم پسند کردم میگم بهت دیگه چیه راه افتادی هی سوال میکنی
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
حق داری من بودم می گفتم صاحب کار این مغازه کجاس کاری می کردم اخراج بشه بعدشم چقدر گرون چه خبره مگه
همون ۱۴ ملیون خوبه گفتیم قیمت مناسب
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید