حالا چشم نکنید من تو زندگیم خیلی زجر و سختی کشیدم ولی کسی گیرم اومده که همسرم انقدر من و دوست داره که میگه عزیز تر از خواهر و مادری برام منم اصلا تو این مسائل حسود نیستم بغل و بوس و اینا:/
گویا تجربه تلخی داشتید که این همه ناراحت هستید.
بله ، داماد میتونه گلایه کنه و حتی فطع ارتباط کنه ولی زنش الزامی به قطع ارتباط با پدرش نداره که...خودش آزاد هست.
سبک سنگین کنه!
اتفاقا چیزی که من میگم یعنی جدا کردن موضوعات از هم...
خیلی راحت توضیح دادم.
من کشی رو قضاوت نکردم...
چی میگی شما...همه تو کامنت بهش توهین کردن.
یادم نمیاد من توهین کرده باشم.
جوگیر نشو لطفا
من حتی اونجا هم بهش توهین نکردم...
اینجا صرفا نظرم در این باره گفتم...در ثانی من فرضم این بود خود اسی نیست.
من الله توفیق
مادرشه دیگه... حق یه بغل از بچشو نداره؟. ـ
خب ، عزیزم ببین شما حق گلایه و حتی قطع ارتباط داری...
ولی نمیتونی مثلا چه بدونم همین انتظار رو از همسرت هم داشته باشی...
بعد یعنی همسرت مقصر نیست؟
کاری نکرد که از دلت دربیاره؟ حرکتی نکرد؟
من بالاها هم گفتم برای شما مقدس نیست...ولی مادر پسرش هست.
منظورم اینه موضوع ها رو قاطی نکنیم.به هم احترام بذاریم.
شما با این سابقه از همسرت بیشتر دلگیر شو...
شوهرم فقط میگه مادرم عقلش کار نمیکنه مریضه نمیفهمه چی میگه ،،اینم شد حرف .نه پسرم باید کمشون بزاره تا بفهمن چه خبره هرچند من خودم باز دلم نیومد روزمادر رفتم خونش ولی باز نیش میزنه به من میگه اولاد بزرگ کنی بعد ولت کنن بره منظورش اینه چرا من بهد ده سال پسرشو از اون خونه بردم
نه کاملا برعکس بود ما شرط گذاشتیم که هرگز تو این خونه نمیام اونام گفتن بله پسرمون میتونه خونه رهن کنه تا عقد کردم شروع کردن بگن نداره نداره شوهرم التماس که بیا دوسال بشین بعد میریم منم دلم سوخت رفتم ولی بعدش نتونست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
