2777
2789

با بابام اینا توی یک محله هستیم


اما بعد چندماه وعده شام سرزده دلمون خواسته تنها بودیم منو شوهرم اومدیم خونه بابام


بقیه روزا بعدازظهری وقتی سر میزدیم...


مامانم زنگ زده ب خواهرت بگو برنج درست کنه جیگر مرغم بایات بیاره سرغ کنیم باهاش 😐😐😐


نمیگه الان دخترم پیش شوهرش شرمنده میشه یعنی چی


پولم تو حساب هردوشون هست


بابام سرزده یه مرغ اورد نمیدونست ما اینجا هستیم خواهرمم ریزش کرد جوجه درست کنه واسمون


ی لحظه حس کردم بابام بدش اومده ک همشو ریز کرده حسسس کردم از نگاهش...


پشیمون شدم اومدم.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

شما که پدرمادرتو قطعا از قبل میشناسی ماشالله یکی از اون یکی خسیس تر پس یا هوس نکن بیای خونشون یا قابلمه غذاتم بیار چون اونا که عوض نمیشن حداقل اینجوری شما حرص نمیخوری

وای خدا کمکشون کنه با این اخلاقشون!!!!!

یدونه مرغ واسه پنج نفر دیگه چیه که چپ چپ نگاه کنه!!!!


کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

حق🤌🌙

miss_zhina | 9 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز