سنتی این نیست که طرف بگه دختر اینا خوبه اونها هم بیان و عروس را تو گونی کنن ببرن خونه داماد سنتی تحت نظر خانواده ها بدون ترس از اینکه لو بری و طرف دو دره کنه و آبروت بره و با هم ببیننتون بد باشه و ... میگن سنتی من خودم ازدواجم سنتی بود پسر دوست پدرم امد خواستگاری اونها دعوت کردن ما دعوت کردیم شرایط را دیدن رفتار و علایق هم را پسندیدیم و ازدواج کردیم.
آخه ببین..من حس میکنم اگه اینجوری باشه آره خب طبیعتاً بعد از ازدواج یه حسی پیش میاد به خاطر احترام و چیزای دیگه که هست اصن آدم عادت میکنه دیگه یکی هر روز کنارش باشه
ولی حس میکنم اون علاقه عمیق عمیقه شکل نمیگیره....
من خودم میگم فوری که رابطه نداشتیم مدتی نامزدی ومدتیم عقد بعد از مدتیم خودبخود رابطه جلو میره اگه بدمون ازهم میومد که همون نامزدی بهم میزدیم
در حقیقت عشق و محبت زمانی تثبیت میشه که زن عرضه خودشو به مرد و مرد خودشو به زن نشون بده
مگرنه جقدر عشق بوده که بخاطر اینکه مرد عرضه تامین زندگی رو نداشته یا زن صبر کافی برای حل مشکل نداشته پاشیده
در عین حال چقدر ازدواج سنتی بوده که بدون دیدگاه باهم ازدواج کردن ولی قشنگ ترین و وفادارانه ترین رابطه رو دارن جوری که بقیه حسودی میکنن یا میگن دختره شانس داشته.
این اثباته تو دوران اشنایی اتفاق میوفته
برای سنتیا تو دوران نامزدی
برای اونایی که خارج از محدوده بودن تو روابط دوست دختر دوست پسری
اینا هیچوقت عشق و عاشقی رو لمس نمیکنن
الان چند تا از دوستایی من همینجوری ازدواج کردن اصلا عاشق نیستن
میگیره
منخیلی ها از جمله پدر مادرم سنتی ازدواج کردن
مامانم میگه من پدرتو دیدم انگار سااها میشناختمش و تا پاشو گذاشته از خونه بیرون دلم تنگ شده براش میگه واقعا دیدمش خوشماومد و خب یه نامزدی داشتن عقدی داشتن بعد عروسی و الان بعد ۳۰سال واقعااا عاشق همن میمیرن برای هم
من خودم سنتی ازدواج کردم اما دروغ چرا دیدمش زیاد به دلم ننشست حسی بهش نداشتم.یه دوره سه ماهه اشنایی و صیغه محرمیت داشتبم من علاقه مند شدم بهش اما عشق نبود داشت ارش خوشم میومد عقد کردیم خیلی اذیتم کرد و سریع اون علاقه از روی همون احترام که میگی از بین رفت و یه مدت زوری تحپلش کردم بعدم که به مرور تو ۴ ماه با اذیتاش متنفر شدم جدا شدم.حرف تو برای کسی صدق میکنه که طرف به دلش ننشسته و به امید علاقه مند شدن تو گذر زمان بله میدا
فرق ازدواج بدون علاقه ی من با ازدواج سنتی خانوادم از زمین تا اسمون بود
