والا من دوازده ساله ازدواج کردم حیا دارم. دوماه پیش سنتی رفتیم خواستگاری و بله دادن و گفتن ما بعد جواب مثبت دادن عقد میکنیم و اصلا دوران آشنایی نداریم. با موجود مخالفتام ولی داداشم قبول کرد و رفتن دنبال کارای عقد و ازمایش کلاس و و خرید و ده روز بعد اولین دیدار عقد کردن. عروس تعریف میکنه تو اون فاصله که محرم نبودن و نیرفتن دنبال خرید گردن عروس سیاه و کبود... بعد عقدم کلا جمع کرد اومد خونه مادرم و یک اتاق مادرم براشون آماده کرد و اونجا هستن. من به مادر دختره قبل عقد گفتم ما رسم نامزدی و آشنایی داریم هنوز شناخت نداریم. مادرش گفت نه اول محرم بشن دیگه اتفاقی هم بینشون بیفته خیالمون راحته. الان میفهمم چی میگفته... دختر حداقل یکم ناز میکردی
باور کنید هیچوقت در شناختِ کاملِ هیچکس موفق نخواهید بود؛آدمها، همیشه در بهترین زمانِ ممکنِ زندگیتون، با رفتاری غیرِمنتظرهتمام امیدهاتون رو بر باد میدنو رها میشوید. من فقط صفرو صدم حد وسطم مرد. یکی از بهترین سریالایی ک دیدم سریال ترکی چوکور بوده البته فقط زیرنویس ، 😍 وقتی یه نابینا درمان میشه اولین چیزی ک دور میندازه عصاشه........ میگن ادمارو از بدیای گذشتش قضاوت نکن شاید سحر توبه کرده باشه اما من میگم ادمارو از خوبیای گذشتشون نشناسید ممکنه همین امروز صب کثیف شده باشه، میدونی بحثه روحه.****تتلو**** ❤️کار بر no aks هستم❤️
از اولین لب گرفتن تعریف میکنه تا...... از منم میخواد تعریف کنم. اینا به کنار. زنگ میزنه امروز با داداشت بیرون بودم دلم فلانچی خواست نخرید و قهر کردم. زنگ بزن بهش بگو.... روزی صد بار بهم زنگ میزنه