دیگه همینه وقتی مجبور باشی سنگ هم بزارن جلوت باید بخوری. منم از غذایی که پیاز داشت متنفر بودم چقد داد و بیداد میکردم که پیاز نریزه تو غذا مامانم. رفتم خوابگاه مجبور بودم بخورم غذای سلف رو. بعدش همچین پیاز خور شدم که خودم موندم چطوری الان پیاز سرخ میکنم و باهاش غذا میپزم.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.