من تازه ده روزه با یکی آشنا شدم یکم حس کردم رابطمون سرد شده از چت جی بی تی کمک کردم اونم یه متن نوشت و من مبر دوستم فرستادمش اونم این بود سلام عزیزم صبحت بخیر
من یه چیزی ذهنم رو مشغول کرده واقعا شرایط سخت کاریه تورو درک میکنم اما دیروز که با دوستت گیم بازی کردی این برای من یه زنگ خطر بود من متوجه شدم که تو انرژی لازم برای تفریح و استراحت رو داری اما انگار زمانی برای تعمیق رابطه یا حتی درک دغدغههای من نداری.
من دیگه نمیتوانم تو رابطهای باشم که تمام وقت و انرژی اون صرف گزارش دادن کارهای روزانه باشه در حالی که آینده مشترکی نداریم
اما اگع در حال حاضر تنها چیزی که میتونی تو رابطه بمن بدی همین حرف های دست وپا شکسته روزمرع هست باید اعتراف کنم که اهداف ما با هم همخوانی نداره و بهتر اینه که هر کس مسیر خودش رو ادامه بده
لطفاً صادق باش تو دیدگاهت نسبت به این رابطه چیه؟؟؟؟
بعدش گفت بر خپدت بریدی و دوختی ها منم کفتم بابا خپاستم اول صبح بهشت شوک وارد کنم