دیشب ناراحت بودم و دل هیچیو نداشتم کلا
تو خیابون بودیم
یهو پشت چراغ قرمز وایسادیم دیدم ماشین بغلیمون چنان دارن با هم دعوا میکنن ک اصن نگم
مرده ی جوری زنه رو میزد ک من واقعا دلم سوخت
موهاشو میکشید
ی لحظه ی جوری سر این زنه رو زد تو شیشه ماشین ک صداشو قشنگ شنیدم حتی بابامم گف خیلی بد زد
خیلی خیلی بد زنه رو میزد جوری ک من نگاش ک میکردم ترسیدم
همه پشت چراغ قرمز نگاشون میکردن
ی لحظه چنان زد ر سرش ک زنه در ماشین و باز کرد ک پیاده بشه مرده چنان دادی و موهای زنه رو کشید گفت درو ببند داد میزادا زنه میخواست بره پایین ولی مرده خودش درو بست
من ن قضاوت میکنم ن هیچی
ولی ب نظرم اینجور مردا خیلی ترسناکن
حالا کلا من ک از هیچی خبر نداشتم
ولی در هر صورت مردی ک بخاد زن و بزنه اونم اینجوری اصن ب درد نمیخوره