شوهرم طی کاری با ۲تا برادر هاش شریک بود و سرشون کلاه گزاشتن و یک چک ۱ میلیارد و ۱۰۰ چند روز دیگه داریم باید شریکی بدن
برادر بزرگه آمده ۲۲۰ ریخته که نفری ۳۶۰ باید بریزن و کم داده اون برادر دیگه ۱۴۰ ریخته گفته داداشم بقیش بعدا میریزم برات تو الان بده و ما ۷۴۰ میلیون باید بدیم این وسط هم طلا هام میره هم ماشین شوهرم که وسیله کارشه تازه باید از مادرم طلا قرض بگیرم برای این چک جاریم بزرگم هم گفته من طلا هامو نمیدم دندونامو بکشید نمیدم بره رضا یعنی شوهر من جورش کنه به من ربطی ندارع
دیروز زنگ زدم به جاریم گفتن ببین من کلا زندگیم داره میره توهم حداقل بیا یک الی دو النگو بزارن بقیش میزارم