سلام دوستان.من هر هفته از شنبه تا سه شنبه خواهرشوهرام راس ساعت ده میان خونمون تا برنامه بفرمایید شام ببینن و این موضوع منو کلافه کرده.البته واسه شام نمیان میان یکساعت و میرن.ولی من خسته شدم خودم بچه شیرخواره دارم و میخام تو خونه راحت باشم ولی اونا درک نمیکنن.به شوهرمم میگم میگه من روم نمیشه بگم نیان.چند بارم ماهواره رو دستکاری کردم که اون شبکه خراب بشه پسر خواهر شوهرم گفت من بلدم و اومد درست کرد.اخه مگه میشه چهار روز پشت سرهم رفت خونه کسی.بنظرتون چکار کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یا ماهواره رو جمع کن بگو به خاطر بچم. یا اگه نمیتونی کاری کنی نیان وقتی میان یه چایی بیسکویت بذار جلوشون هرشب هرشب پذیرایی نمیخواد که. سخت نگیر برو به کارات برس
مهربانوی عزیز نمیگویم که میز آرایش نداشته باش، اما میگویم حداقل از میز تحریرت بزرگتر نباشد! نمیگویم لوازم آرایش نخر اما میگویم حداقل کتاب هم بخر.نمیگویم دل نبند، عاشق نشو و به خاطر عشقت فداکاری نکن، بلکه می گویم عاشق خوب کسی شو، به کسی دل ببند که این عشق را ، این صمیمیت روحانی راخوب بشناسد و بفهمد.نمیگویم هرماه موهایت را به روز رنگ نکن، اما یادت نرود دانش و سوادت را هم به روز کنی. نمیگویم کمد لباست پر از لباسهای متنوع نباشد می گویم کتابخانه ات بزرگتر باشد.نگذار هیچ ابزاری را مثل اسباب بازی دورت بریزند تا با انها سرگرم شوی و نفهمی در جهان چه میگذرد. اندیشه ات را نفروش