بچهها... امروز یه چیزی شنیدم که تهِ دلمو لرزوند. همیشه یه گوشه ذهنم حس میکردم هیچوقت به چشم نیومدم، هیچوقت اونقدر توانمند نبودم که دیده بشم... اما وقتی یکی بیرحمانه برگشت گفت: تو به درد این کار نمیخوری، تو روحیت نیست... منی که باهزار امید وزحمت اومدم تو این کار انگار یه چیزی تو وجودم شکست!
انقدر راحت آدمها رو قضاوت نکنید... ته دلشونو خالی نکنید. همینجوریش هم خودمو باخته بودم، اما الان دیگه بیانگیزهترینِ آدمم... حرفهای بیفکر بعضیا واقعاً میتونه یه نفر رو از پا بندازه