2777
2789
عنوان

همسرم یه حرفی زد تعجب کردم

295 بازدید | 21 پست

امشب گفت دور و وریامون خیلی حسودن

هم اطرافیان من هم تو

بعد گفتش مثلا شمال رفتیم اون دعوا پیش اومد به نظرم برای این بود که داداشت و زن داداشت حسودی میکردن


بعد به من خیلی بر خورد گفتم فقط خانواده من بدن؟ گفت نه من نمیگم فقط مال تو اینجورین مال خودمم همینن

ولی این تو ذهنم مونده بود


همسر من خیلییییی روی دخالت خانواده ها حساسه حتی به خانواده خودشم اجازه نمیده

بعد من هیچی نگفتم یکم که گذشت بهش گفتم اینکه اسمداداشم رو آوردی برای این بود که نمیخوای کسی دخالت کنه تو زندگیمون ؟؟ گفت اره دقیقا

بعد گفتم من قول میدم هیبیچ وقت نمیزارم کسی دخالت کنه تا وقتی که توام نمیزاری دخالت کنن

گفت حله بعد شاد شد شروع کرد شوخی کردن منم گفتم ولی به یه شرط که دیگه نگیم خانواده تو بده فلانی بده و اینا

گفت چشم قول

ب نظرتون چرا اینجوری گفت؟اینکه حسود میبینه یا حساسه به دخالت ؟؟با دعوایی که شمال شد ما حتی به جدایی داشتیم میرفتیم

شما چی برداشت کردین

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792