2777
2789

وقتی برام خرج میکنه ناراحت میشن

تو همه چیز دخالت میکنن

یه ماهه ازدواج کردم قسم میخورم به روح مامانم با خودم میگفتم این خوانواده رو مثل خوانواده خودم بدونم ولی بخدا نمیکشم

شوهرمو پر میکنن نمیدونم چی میگن به من نمیگه هر وقت از اونجا میاد سرده

میخواست ماشین بخره به نامم بزنه مامانش گفته یا به نام خودت بزن یا به نام خودم یعنی مامانش

بچه ها واقعا دیگه بیزار شدم ازش از صبحه ساکتم و گریه میکنم و تو فکرم به شوهرمم چیزی نمیگم اون گناهی نداره من دوستش دارم

اونم از یه طرف یه سره سرش تو گوشیه یعنی تو خونه اصلا حرف نمیزنیم باهاش حرف میزنم جواب نمیده

جلوی مامانش هم باهام بدرفتاری میکنه

گریه به هیچ وجه نکن ، خودتو قوی کن ، اینم بدون که رو این شوهر نمیتونی حساب کنی چون دهن بینه ، خودتو شاد و خوشحال نشون بده ، حواست فقط به پیشرفت خودت باشه و پس انداز مخفی داشته باش ، چیزی که من بعد از ۱۳ سال زندگی مشترک و حرص خوردن و بیماری اعصاب فهمیدم ، از تجربه ی من استفاده کن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز