۴ ماهه ازصبح تا شب بهش فکر میکنم
تو تنهایی
تو جمع
نگید افسردگی داری
چون من منطقی فکر کردم و فهمیدم هیچ چازه ای برای زندگی من وجود نداره
هر چیم بگذره مشکلات بیشتر و بزرگتر میشن
خوشبحال پزشکا می دونن چه دارویی تزریق کنن که تضمینی بمیرن
میترسم زنده بمونم بعدش بابام زندگیمو سیاه کنه😭
اگه فهمیدی اون دارو چیه به منم بگو ثواب داره
عاشق شدی؟
با اینکار دردی از دردات کم نمیشه
فقط اوضاعو بدترمیکنی
حالا فرض کن با انجامش فلج شی مثلا دورازجونت
کی یه لیوان اب بهت میده محتاج بقیه هم میشی
دیگه همینه جز تحمل نمیشه کاری کرد
زهر مار
4 ماه به نظرت خیلیه؟
من 10 سال یا بیشتر حس تو رو داشتم
میخوای به خاطر ترست بمیری؟
که نکنه فلان بشه نکنه...؟
مگه اصلا ما به دنیا اومدیم که راحت و خوش و خرم اینجا زندگیمونو بکنیم؟ نه اومدیم اینجا که رشد بکنیم
و رشد کردن با هیچی میسر نمیشه جز درد کشیدن
بچه بشین زندگیتو بکن این فکرا رو هم نکن
هیچ راهی وجود نداره برای مردن هیچی! ولی تا دلت بخواد راه هست برای زندگی کردن و لذت بردن!
زندگی انقدر که تو میگی آسون نیست
اره من بخاطر ترسام میخوام خودمو بکشم
چون اگه اتفاقایی که ازشون میترسم چند سال بعد اتفاق بیافته( که مطمعنم میافته)
زجر میکشم
عذاب میکشم
میخوام همینجا تموم بشه
بسته گریه و حسرت و عذاب
مردم رشد میکنن بدون درد و عذاب زندگی شون روی رواله
ولی خدا با من جنگ داره
اول بدون برای اون کاری که توی ذهنته وقت زیاده. دیر نمیشه.
زندگی خیلی وقتا درد داره، ولی اگه دلیل این دردارو بدونی تحملش راحت میشه
اگه پذیرای این هستی که دلیل رنج هایی که میکشی رو بفهمی،
یه سری مطالب هست که کمکت میکنه
