میرم دانشگاه همه دارن درمورد خواستگاراشونو و شوهرشون میگن

اطراف من همه دخترای دانشجو مجردن

چه تو فامیل

چه همکلاسی های قدیمیم

هم دردیم

ارشدم اکثر پسرا ازدواج کردن

حرفتو قبول دارم ولی

من خودم الان دانشجوام

سطح کلی ام برای ازدواج متوسطه

اما نگم برات که چه خواستگارای درب و داغونی برام پیدا شد

نمیدونم چرا واقعا

من توقع ادم سطح بالا نداشتم اما میتونم توقع ادم همسطح خودم داشته باشم

ببین ما دخترا که نمیتونیم بریم خواستگاری

ولی میتونیم خودمونو بالا بکشیم که اگه یه ادم حسابی ام خواست ازدواج کنه شما به چشمش بیای و اگه کسی خواست معرفیت کنه به عنوان کیس مناسب تو ذهنش باشی

از طرفی وقتی تو جامعه باشی و با ادم حسابیا رفت و امد کنی موقعیتای خوب میبیننت بالاخره ... مثلا گروه های پژوهشی مقاله نویسی ،یا گروه های کوهنوردی دانشگاه یا مجل کار ، یا فرضا کارگاه های اموزشی پژوهشی روانشناسی و...

ادم باید جاهای خوب بره که ادمای خوب ببیننش

الان که دانشجویی بهترین موقعیته که بری توی گروه های پژوهشی دانشکده اتون عضو بشی

انجمن های علمی یا مثلا اگه نشریه ای چیزی دارید بری عضو شی و فعال باشی

اکثر دانشگاه ها برنامه های فرهنگی تفریحی علمی دارن اونا رو عضو شو و حتما برو

به خودت برس ... شیک و مرتب باش ولی متناسب با دانشگاه تیپ بزن ...آرایشای خیلی جیغ یا لباسای کوتاه و باز واقعا مناسب دانشگاه نیست ،البته خیلیم ساده و بی ارایش نرو ... حد نرمال دیگه

چقدر زود زرتی ازدواج میکنن. واسه همینه آمار طلاق اینقدر بالا رفته ها

من شوهر کردم همش استرس دارم

دلم بدجور مجردی و مستقل بودن می خواد

بدم میاد از آقا بالا سر ، از مسئولیت اجباری

اگر تو این زندگی خودم می تونستم باشم ، مشکلی نداشتم اما از خودم خیلی دور شدم

هههیی

بخدا خیلی فعالم جاهای خوب میرم

اخلاقمم خوبه ولی...💔

دختر قرار نیست تو شیش ماه یکسال حتما به نتیجه برسی

کلیت حرف من اینه که خودتو بالا بکش و تو اجتماع فعال باش و جاهای خوب برو

اینطوری اصلا لول اجتماعی خودت میره بالا

اتفاقا خیلی به خودم میرسم

چادری ام، همیشه لباسام سته، کیف و کفشم ست

عطر میزنم ارایش ملایم دارم

و...

منم با حرفهات موافقم کاملا

پستام بیشتر جنبه ی درددل داشت

چهارساله دانشجوام به قول اسی سگم نگام نمیکنه (به جهنم)

حالا که چادری هستی پس حتما تو هیئت های مذهبی و اینای دانشگاه عضو شو و فعال باش

اگه هدفت ازدواجه ،جلسات ختم قران و سفره های مذهبی و اینا برو که دیده بشی و مادرایی که دنبال عروسن ببینن شما رو

همه جا میرم، همه جا

هدفم؟ اره یه مدت خیلی دنبال ازدواج بودم

اما الان دیگه نه

تمرکز کردم روی اینده ی خودم

حرف قشنگی زدید که زندگی خودش اینو بهت میفهمونه

بعد از یه مدتی حس کردم هرچی بیشتر دنبال یه چیزی برم حالا ازدواج یا هرچی بیشتر ازم دور میشه

عزیزدلم منم کاملا درک میکنم چی میگی

اولا که فدای سرت

دوما ازدواج انقد سخت شده که اکثر پسرا کمتر حاضرن تن به ازدواج و قبول مسئولیت و تلاش برای زندگی بدن

همون میرن یه رل الکی میزنن و یه مدت خوشی و استفاده هاشونو میکنن و بعدم بدون هیچ تعهدی ول میکنن میرن

مشکل از من و شما نیست ،از دختراییه که راحت خودشونو در اختیار پسرا قرار دادن که باعث شدن پسرا پررو و و پرتوقع بشن و حاضر نباشن برای هیچ دختری تلاش کنن

البته پسر خوبم کم نیست ،ناامید نباش و بسپر به خدا

بعد اینکه ترجیح میدم خودم و همسر ایندم همو ببینیم و پسند کنیم نه مادرامون