چشماتو بعد عروسی و ی بچه تازه باز کردی؟
از همون قبل خواستگاری میگفتی نه
عمر و زندگی اون بدبختم هدر نمیدادی
درسته، میگم دیگه مادرشوهرم پیشنهاد داد اونا هم قبول کردن ، اما رابطشون طوریه که انگار هم سن هستن تمام تصمیمات با جاریمه وشوهرش فقط تو زندگیشون حرفهای خانمش رو عملی میکنه ، تصمیم گیری نهایی با جاریمه ،اصلا انگار نه انگار بچست
میخوای جدا شی که پسرعموتو بگیری، بزار چیزی بهت بگم روزی رو دارم میبینم که داری اینجا برای از دست دادن شوهرت ضجه میزنی و مثل سگ پشیمونی ولی اون وقت فایده نداره دختر، الانم کاری نمیشه کرد باید جداشی تا به اون روز بیوفتی، فعلا تنها راه جدایی هست جدا شو ازش بزار بره زندگیشو بکنه و عمرش پای یه عشق بیهوده حدر نره
حالم از مادرای خودخواه بهم میخوره،،،چرا بچه دار شدی،،،چرا وقتی دوسش نداشتی یه بدبخت و به زندگی اضافه کردی،،ناخواسته بود بچه رو مینداختی خیلی گناهش کمتر بود تا به دنیاش بیاری و بدون محبت پدر بزرگش کنی و وسط دعوای شما بزرگ بشه،،بشین فک کن قرارع یه بچه بدون پدر بزرگ کنی و دست همه رو سرشه ،،،جامعه گرگه هر جا بگی مطلقه ام میخان بمالن درت ،،خوشی زده زیر دلت ،،هستن خانومایی که شبی یه بار کتک میخورن ولی بازم بخاطر بچشون زندگی رو حفظ میکنم
واقعا غم انگیزه هرچند الان یک عده میان میگن وای خارجی ها دوست دختر/دوست پسر دارن/حامله میشن درحالیکه خود خارجی ها یه جمله دارن میگن نوجوان های حامله رو حمایت کنید نه حاملگی نوجوانان رو یعنی خودشون حاملگی تو این سن رو بد میدونن و اینکه ازدواج خیلی مسئولیت سنگینی داره برای یک بچه مثل استارتر که تازه الان تو سنی رسیده که میدون چی میخواد از زندگیش
ولی خب تو نی نی سایت یه جوری رفتار میشه انگار دهه ۷۰/۸۰ هست که طلاق بد باشه خوبه طلاق هم حکم خداست
شما ها از کجا فهمیدید پسر عموش رو میخواد؟از یه تاپیک که گفته برام مثل داداشمه ولی باهاش خوشبخت تر بودم؟
شما که تاپیک های قبلی رو چک میکنید عقب تر برید ببینید چند تا تاپیک در وصف تنفر از شوهرش زده بعد قضاوت کنید
نمیدونم شاید اینجوری باشه امیدوارم جاریت واقعا با فکر(هرچند معتقدم به تصمیم بچه ۱۷ ساله اعتمادی نیست تو این سن خیلی ها توی تصمیم رشته تحصیلیشون میمونن این که دبگه ازدواجه) این زندگی رو انتخاب کرده باشه و بعدا زده نشه و آسیب های کمتری از گرومینگ ببینه
مگه به زور حرف اطرافیان ازدواج نکردی؟ حالا چطور شوهرت نمیتونه به زور مجبورت کنه زندگی رو ادامه بدی؟
پس اونقدر قوی هستی که بتونی خودت تصمیم بگیری! چنین شخصی رو نمیشه به زور مجبور کرد ازدواج کنه.
طلاق بگیری هم بعد یه مدت پشیمون میشی. با این اخلاق هم برگردی سر زندگیت، آخرش دل شوهرتو میزنی. کوتاه بیا، دیگه مادر شدی، دختربچه که نیستی! شوهرتم سنش زیاد نیست، ۳۵ سالشه. پسرای همسن شوهرت هنوز دنبال رفیق بازی و گشت و گذارن. طلاق هم بگیری بازم میبینیش بخاطر پسرت. این آدم از زندگیت کاملا حذف نمیشه
