شوهرم ی ۳ ماهی هست فک کنم درخواست طلاق داده بخاطر خانوادش از بس دخالت کردن پرش کردن خاهرشم در حال طلاقه همش یادش داد
البته خودشم دست بزن داشت دهن بین بود وقت نمیذاشت همه چیو ب خانوادش میرفت میگفت
خلاصه ک همش حرفای سنگینی بهم میزنه میگه خوب کردم زندگیت و خراب کردم بدتر از اینا سرت میاد وقتی طلاقت بدم جتی پدرمادرت بعد ی مدت بهت نمیرسن دیگ
بعدا میدونم چیکارت کنم فک نکن همه چی اینجا تموم میشه و زندگیمو خراب کردی و اینا !!
بعدم میگه خانوادت بهت میرسن مهم نیس زندگی و خراب کنم
بعدشم میگه میدونم خانوادم مقصرن ولی نمیخام باهات زندگی کنم
تو لیاقت منو نداری ( در صورتیکه وقتی منو گرفت فقط ۲۰۶ داشت بعد من ب همه چی رسید) و از اینجور حرفا میزنه بهم
۳ سال و چندماهه عقدیم ی هفته ای زندگی بدون عروسی داشتیم مهریمم ب بهانه ادامه زندگی از چنگم درآورد و بخشیدم ۳۰ سکه فقط مهریه دارم هیچی ب نام خودش نیس و فراریه نمیدونم کدوم شهر کار میکنه
