دوستان من تک دخترم و سه تا داداش بزرگتر دارم و همه کارای خونه با منه مامانم مثلا کلا ی برنج دم کنه کلا هیچ کدوم ازدواج نکرده بودن تا بزرگه زن گرف اونم ک اضافه شد رفتنی نیس دخترهه شدیم ۷ نفر بخدا قسم از صب تا ساعت دو سه شب نمیشینم ب زمین ازبس خسته میشم تو خونه بدبختی وسواس تمیزی هم دارم شدید روانی شدم همه کارا با من بدبخت آخرم ک غر میزنم میگم توان ندارم همشون میگن نکن نکن کی گفته بکنی آخه نکنم نمیتونم ک مامانم تنها بعد میگه نکن ها ولی تهش الکیه میگه بیا مثلا خورشت رو بزار داداشام خیلی عوضین پرتوقع هنو ببخشید میگن تو این خونه چ گوهی میخوره برا چی اینجایی مگه خاهرای مردم فلان کار میکنن برا داداششون من عمرم ی هزارتومن ازشون نگرفتم ن تولدی ن چیزی اینا ولم نمیکنن بخدا خسته ام از خاستگارم هر ایرادی میگیرن بعدم مامانم میگه تو بدی بد تویی بمیرم راحت شم میگن روانی ببریم بستریت کنیم اینم بگم بابام ک خونه اس همیشه اون داداش دومی هم همش خونه کار نمیکنه ببخشید ها کونش.....
اینم بگم میگن اخلاق تو سگه درجای ک تمام فامیل غریبه دوستام میگن چقد تو خوبی فهمیده ای برا اینا بد عالمم
خوبی که از حد بگذرد...
بله دیگه راحت میگن میخواستی نکنی .
انشالله که به پسر همه چی تمام بیاد خواستگاریت و ازدواج کنی بعدا قدرتو بدونن
کونش مشکل داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
