با خانواده همسرم تو یه ساختمونیم
پسرم وابسته شده بهشون
شبا دوست داره بخوابه اونجا پیششون
خودم اذیتم میبرمش ولی شب غم دنیا میاد تو دلم
جلوش رو بگیرم یاد گرفته گریه شدید کنه یا شوهرم عصبی میشه میگه بفرستش بره روانیش کردی
یا خانوادش میان میگن مگه چی میشه بیاد بخوابه
موقتیه
الانچندین شبه وضع همینه
صبح واسه بازی میاد پایین پیشم ولی شب باید بره طبقه بالا پیش اونا بخوابه