سلام خانمای قشنگ
خلاصه از آخرین مشکل رو میگم
به همسرم از طرف سرکارش سالیانه چندتا دونه برنج میدن مادر شوهر من تقریبا یک ماه پیش اومد خونه امون گفت به من برنج میدین ندارم گفتم باشه
چون ما مشکل داشتیم و میخواستیم همه رو بفروشیم گفتم 2 تا بهش بدم که تا سال بعد نمیتونم بدم
رفت خونش و یک هفته بعد زنگ زد گفت یه آیینه که برای توی خونه اتون دادم پسش بیارین نیازش دارم همسرم ناراحت شد و گفت این چه کار زشتیه
منم ناراحت شدم واقعا
از اون روز به بعد اصلا ما رو برای رفتن به خونه اش تعارف نمیکنه
همسرم گفت چرا دوست نداری ما بیایم گفت وقتی آیینه امو ندادین نمیخوام بیاین
حالا پنجشنبه روز مادر هست میخوام برای مادرم یه کادوی سادع بگیرم ته دلم میگم اگه برای اون نگیرم خدا میبخشه
نمیدونم چیکار کنم
الان بهترین برخورد چیه