2777
2789

من ۴۲ سال و ی پسر ۱۴ ساله دارم . ۱۶ ساله ازدواج کردم و از اول با همسرم و خانوادش مخصوصا حسادت و دخالت مادرش و خانوادش داستان داشتم . الان که پیرم شدن باز برای اینکه بگن حرف خرف اوناست بلاها سرم آوردن اعصاب همسرم ضعیفه کنترل خودشو از دست نیده حمله میکنت میزنه فحاشه ما با هیچکس رفت و آمد نداریم بابد هرچی میگه بگم چشم

از اولم اختلاف فرهنگی و طبقاتی و تحصیلات داشتیم سنتی هم ازدواج کردیم

دوقطبیه

از بیرون همه حسرت ما رو نیخورن ولی از درون نابودبم

همش رو مبله کلش بازی میکنه

اصلا توجه احترام ابراز علاقه صفر میگه من میکنم تو نمیبینی بد دلم هست و ب خاطر کمرش رابطه هم نداریم و باشه بسیار کم من اگر بخام شاید ماهی دوبار شده ۷ ماهم نداشتبم الان بهش میگم من نیاز داذم میگه چرا تو این سن تو یادت افتاده ی خبریه در حالیکه تا فهمید من دیگه باردار نمیشم مدام کوبید سرم و بهم گفت بچه میخام

پسرمم شبیه پدرش داره میشه گاهی بهم تندی میکنه میگم سن بلوغه

سر داستانهایی من مهرم رو بخشیدم وکالت در طلاق و حضانت گرفتم گفت بمون بهم فرصت بدیم تازه یک ماه نشده گیر میده و توقع داره خفه شم و باز بگم جشم در حالیکه کلید آزادیم دستمه

موندم چ کنم همش دنبال اینه ی انگی بهم بزنهذحضانت بگیره ۳ دنگ خونه رو هم گرفتم

چه کنم ؟ بخدا کم اوردم

هیچکسم خبر نداره

و اینکه هیچی نلود و نداشت حتی عروسیم نگرفت ولی صدقه سر من و پس انداز مجردی و طلای مجردی و ... الان داره و زیادم داره

ولی نادونه الان تو این مدت نه میرنه نه فحش میده ولی داره خودش عذاب میکشه

دیشب الکی گیر داد

چه کنم

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

بمونم این زندگی رو بسارم یا برم؟

ب خدا کم اوردم

شغل ندارم خانه دارم پسرمم بامن میمونه

فقط ۳ دنگ خونه دارم میگه بفروش سهم منو بده برو

بعد میگه بمون زندگی کن

خل شدم

میگه تو یکی رو زیر سر داری ک وکالت گرفتی و رفتی دنبال اینکارا

بچه تو دیگه نیاز به حضانت نداره خودش تصمیم میگیره ..بلاخره ی تصمیم درست بگیر تا کی میخوای بسوزی

بخدا موندم

هنوز قانونی نشده ک گرفتم و اینکه تا ۱۸ باز پدرش ولیه

بخدا نمیدونم

دیشب گفت صبح برو اقدام کن بعد میگه بمون گریه میکنه

بخدا موندم هنوز قانونی نشده ک گرفتم و اینکه تا ۱۸ باز پدرش ولیهبخدا نمیدونمدیشب گفت صبح برو اقدام کن ...

عزیزم پدرش ولی هست ولی اینکه پیش کی بمونه خود بچه تصمیم میگیره .. باهاش صحبت کن بگو خسته شدی یا تغییر کنه یا جدا

شرایطتت تقریبا مثل منه،،موندن تو این رابطه ادمو نابود میکنه مردی که محبت نکنه و نادیدت بگیره زندگی رو برات زهر میکنه،منم خیلی دلم میخواد جسارتشو پیدا کنمو تنهاش بزارم ولی بخاطر بچه هام دلم نمیاد ارامششونو بهم بزنم

خدا از پدر مادرش نگذره دستشون کجه زندگی خراب کنن زندگی ۳ تا بچه دیگشونم نابود کردن موندیم ما

گدا گشنن دورو ریاکار نماز نمیخونن جانماز اب میکشن ماهی ی بار حموم میرن کثافت محضن

مادرش دنبال طلاقه منه از اول

انگار سر رو کمکنی اون موندم

از جنگیدن با این قوم خسته شدم

از ذول سمت من با هیچکس مراوده نکرد و یادش میدادن

ولی سمت گشنه خودش میبرد

هنوز متلک و تیکه و عقده وکمبوده

عزیزم پدرش ولی هست ولی اینکه پیش کی بمونه خود بچه تصمیم میگیره .. باهاش صحبت کن بگو خسته شدی یا تغیی ...

با من ولی پدرش باسگاه میبره هزینشو میندازه گردن من

شرایطتت تقریبا مثل منه،،موندن تو این رابطه ادمو نابود میکنه مردی که محبت نکنه و نادیدت بگیره زندگی ر ...

منم همینم

ولی کم توجهی نابودم کرده انگار خرید فقط محبته

بخدا حسرت نوازش دارم میگه دعا کن نماز بخون برو جلسات قرآنی برو خونه مادرت اینا نیاز جسمی و جنسی رو رفع میکنه

من دوست دارم سمتم بیاد شیطنت کنه

میگه تو این سن کی میکنه

خودشو با پدرش و پدرم مقایسه میکنه ولی من نمیخام شبیه مادرامون بشم هر دو افسرده و منزوی و مریض

با سلام. الهی اون قدر زندگی ات شیرین بشه ک همه حسرت ثانیه به ثانیه زندگی ات بخورن،

ب نظر من با رفتن مشکلی حل نمیشه

شما ک. چندین سال از زندگی ات گذروندی باید قوی باشی، بجنگی و راه هموار را پیدا کنی

با سلام. الهی اون قدر زندگی ات شیرین بشه ک همه حسرت ثانیه به ثانیه زندگی ات بخورن، ب نظر من با رفتن ...

بخدا همه حسرت زندگیمو میخوردن ولی از تو کسی خبر نداره

من حتی با برادر زن مردش حرف میزنم میگه تو خرابی به خدا من معتقدم و سرسنگین

میگه چرا تو این سن میگی نیاز جنسی داری؟ مبگم بابا من ابنهمه سال انقدر ریختم تو خودم دیوونه شدم میگه طلاق بگیری کسی هست ؟ میخای شوهر کنی ؟ رفیق بگیری؟ تو برزخم

لااقل کسی نیست ک بی مهریهاش نابودم کنه

کورتیزولم بقدری بالاست ضربان قلب دارم صدجور مریضی گرفتم همین بچه دار نشدنم از استرس شدیده وزنم میره بالا پرخوری عصبی میگیرم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز