مستاجر بودم پدرم فوت شد مادرم گفت بیاید پیش من اجاره ندید
دستم تنگه...
چاق شدم
ازشدت غم موهام ریخته خشک و ریز ریزشده
لباس درستی ندارم قیافم رنگ پریده زیرچشام سیاه
امروز خواهرم و دوستش یهو اومدن خونه مامانم باسرو وضع لاکچری و موهای پر و صاف شده و بزک دوزک
من بااون سرووضع عمیقا حس حقارت کردم
حالا دوستش میگه اینارو آویزون تک اتاق مادره ان
😭😭😭
کاش فرجی میشد
دلم شکست
خدا دید؟