عزیزم، حرفات رو خوندم و فقط میتونم بگم سنگینیش رو با تمام وجود حس کردم،این همه مدت تنهایی کشیدن و جنگیدن آدمو خورد میکنه،مخصوصا وقتی توقعات آدم از خودش همیشه بالا بوده و حالا شرایط اقتصادی هی جلوی چشم آدم آرزوهاشو له میکنه.. طبیعیه که نفس کم بیاری، طبیعیه که خسته بشی.
چهار ماهه مادر شدی، بدن و روحت هنوز دارن خودشونو پیدا میکنن،این همه فشار یجا روی دوشت جمع شده... این خستگی نشونه ضعف نیست، نشونه اینه که خیلی وقته محکم وایسادی،میفهمم از همسرت هم دلخوری، وقتی آدم تنها بار زندگی رو میکشه، کوچیکترین چیز هم میتونه دل آدم رو بشکنه..