یهوی بدون هیچ اجازه ایی چیزی گرمای بدن یکیو احساس کردم کنارمه دیدین اول خواب نمیتونه ادم چشاشو باز کنه گیجه بعد من بزور چشامو باز کردم دیدم همسرمه چشامو بستم یهو بدون اینکه ازم اجازه بگیره اومد دست به بدنم عقدیم دست به ببخشید سینه ام زد یعنی نگرفتا مث نازی نازی کردن اینجوری بیدار شدم گفتم تورو خدا برو اونور تر نکن زشته میبینه یکی فکر بد میکنه ناراحت شد بغلم کرد گفت ببخشید ک هنوز نتونستم اونقد بهت نزدیک شم که تو همه جا حس امنیت کنی قهر کرد پشتشو طرفم کرد الانم خوابیده بنظرتون کارم اشتباهه میگم شب عروسی بهم دست بزن اون چرا ناراحت میشه میگم نه
وا حالا یه ناز هم نکنه بیچاره؟ 😐
چه لوس. شب عروسی به من دست بزن چیه دیگه؟؟ یهو جلوش روسری هم سر کن
😐
وا ایرادی نداره
شوهره دیگع
خب میخوای بگی نه درست بگو نه
والا منم از اینجا بهم بخورد😐😂
وا
عقد چرا کردید پس
تاچ هم هم افتتاحیه دارع؟!
وای چه بی مزه عشق بازیایه نامزدی رو نگیر ازش
بنده خدا کاری نکرده عقدم که کردین😑نمیفهممت
این چه کاریه
مگه نامحرمه
دیگه نصفه شب شد و وقت پهن کردن رختخواب وسط سایت به همراه توصیف دقیق ،
توی عقدین دیگه یه ناز که عیبی نداره
رابطه نداشته باشین ولی این چیزا که اوکیه طفلکی
حجاب بگیر تا دست نزنه
خونشون نخواب تا نیاد نزدیک
کلن فرار کن
چقد خود خواهی خب نامزدی برا همین عشقولانه هاس دیگع
منم مث تو ببخشیدا اسکل بودم نمیزاشم دست بزنه ادم بعدها متوجه لشتباهش میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
