اره عاشق تنهاییم تو جمع هم میرم خوش میگذره ولی یکدفعه انرژیم ته میکشه به تنهایی نیاز پیدا میکنم
از ازدواجم بخاطر همین پشیمونم شوهرم از سزکار میاد خونه باید از غار تنهاییم بیام بیرون وگرنه مرد خوبیه
همشم میگه کنارم بشین تکون نخور از سر و کولم بالا میره