بهم توهین که میکنه . فحشی نبوده که از خودش و مادرش و پدرش نخورده باشم . تمام طلاهایی که برام گرفته بود ازم گرفت داد مادرش . الانم بهم گیر داده طلاهای مجردیت بفروش تا خونه بخریم اگه نفروشی هم تا اخر عمرت باید پیش مادرت اینا زندگی کنی .
( در حال حاضر تو خونه پدرم زندگی میکنیم)
بعد میگه در عوض طلاها بهت سفته میدم .
خوب شاید شوهرم افتاد مرد . بعد من چجوری طلاهام از خانوادش پس بگیرم . خانوادشم عفریته هستن.
چیکار کنم؟ آوارگی تحمل کنم یا طلا بفروشم؟