2777
2789

چند سال پیش وضع مالیمون خوب نبود یه اشتباهی کردیم برای ساخت خونه با پدرشوهرم شریک شدیم

یه زمین داشتیم پول گذاشتین ما و برادرشوهر. و پدر شوهر و یه اپارتمان سه طبقه ساختیم ، زمینش گرون بود و جای خوب شهر

الان در حدی پول داریم یه اپارتمان بخریم ، خانواده شوهرم بنظر میرسه اینو فهمیدن و قصد دارن کاری کنن ما به پای خودمون فرار کنیم و خونه رو بدن دخترشون

مثلا زنگ میزنن صدای دعواتون پایینه چکار میکنید در حالی که ما نشستیم و سکوت مطلق هست

روز بعدش یکم صدا اومده میبینم یکدفعه پدرشوهرم وسط پذیرایی ظاهر شده انگار منتظر بودن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اشتباه کردیم اونروز در خونه رو قفل نکردیم بی اجازه وارد شد ،گفت چی شده و داشت جو میداد منم گفتم زن و شوهریم دعوا میکنیم و خودمون مسائل رو حل میکنیم ، میگفت چی شده ، توقع داشت بهش بگیم ، گفتم موضوعی نیست که بگم ، اونم بهش برخورد مگه من نامحرمم

اشتباه کردیم اونروز در خونه رو قفل نکردیم بی اجازه وارد شد ،گفت چی شده و داشت جو میداد منم گفتم زن و ...

چطوری همین طوری میان تو خونه اتون. قفل و در و پیکر نداره؟

یه عده فقط می خوان ثابت کنند که از همه بدبخت تر هستن!  اینها واقعا بدبختند.

مگه طبقه ای که نشستید به نامتون نیست چون شریک شدید ؟ اگر هست که بدین اجاره برین جای دیگه

بنام نیست متاسفانه

تازه مهریه مادرشوهرم بالاست ، یکی دو بار با پدرشوهرم دعواش شده گفته همتون رو از خونه ها میکنم بیرون ، چشم دیدن ما رو نداره

شما بودین قید اون پول خرج شده رو می زدین و فرار میکردین یا مقاومت میکردین

یا میدادم اجاره و میرفتم

یا میموندم

چرا همش منفی های زندگیتو میبینی؟ میدونی خودت و ذهنت باعث پرورششون میشی؟ از این ببعد بگرد دنباله مثبتها و بخاطرش خدارو شکر کن، اونوقت منتظر اتفاقای خوب باش💜
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز