من هیچوقت نمیخام کارماشو پس بدی،
فقط از خدا میخام عقلت بیاد سرجاش،بفهمی چیکار کردی با زندگیو قلب و روح یه مادر...
من بخشیدمت اما بعید میدونم خدا ببخشتت..
زنگ میزنی به مامانم شر و ور میگی؟دروغ از مودت میبافی؟چیزایی که حس کردیو با اطمینان به مامانم میگی؟تو عقلم داری؟خیر سرت مدیر یکی از ۳تا مدرسه ی تاپ شهری...،،،یعنی انقد عقلت نمیرسه؟؟
زنگ میزنی میگی میترسم با دخترت حرف بزنم خودشو بکشه،ما تا میایم باهاش حرف میزنیم تهدیدیمون میکنه که خودمو میکشم؟؟؟د آخع پلشتتتتت من کی همچین جمله ای به کار بردم تو این دوسالی که تو این خراب شده دارم درس میخونم؟؟چی در میای به مامان من میگی؟من کی تاحالا همچین شر و وری از دهنم درومده؟؟
بخدا نمیدونم زنگ زده چیچرت و پرت به مامانم گفته که مامانم دیگه حاضر نیست یککک لحظه منو تنها بزاره تو خونههه منی که تا دیروزش سه روز تنها میموندم تو خونه...
چیکار کردی با روح و روان مامانم که تا دو دیقه میرم حموم هی در میزنه سوالای چرت و پرت ازم میپرسه که فقط مطمئن شه حالم خوبه؟
چیکار کردی لعنتیییی؟
امیدوارم تقاصشو پس ندی...چون این فقط نصف بلاهایی بود که سر منو خانوادم آوردی...