من از وقتی بچه دار شدم فکر میکنم دیگه تحت هیچ شرایطی حاضر ب جدایی نیستم چون میدونم اگه جدا شم بچم میره زیر دست نامادری و یا در ب در این خونه و اون خونه میشه کلآ بچه های طلاق خییلی سختی میکشن جتی تو بهترین حالت خیلی میترسم الانم خوندم ک ی بچه رو نامادریش ب قتل رسونده واقعآ مو ب تنم سیخ شد یا میگم اگه بمیرم چی بچم میخاد چیکار کنه واقعآ بعصیا چطور با وجود بچه سر مسایل جزئی خیلی راحت طلاق میگیرن خواهر شوهر خودم یکیش میگه فقط بچه اوردم ک شوهرم بذاره برم دانشگاه بد میگه هرجور خساب کردم دیدم نمیتونم باهاش بسازم طلاق گرفتم الانم بچه رو داده ب باباش ماهی ی بار میاره میبینش هر وقت باباش اجازه بدا میگم چرا شکایت نمیکنی میگه ولش کن ارامش بچه خراب میشه
میمونم تو اون زندگی زندگی رو براش جهنم میکنم
عنوانو جواب میدم بله صدرصد بره با همون عفریته
بالاخره هرکسی یه زاویه دیدی داره و یه جور تصمیم میگیره
خودتو با خواهر شوهرت مقایسه نکن
کتن نخوندم فقط سطر خوندم
بدون لخظه ای فکر جدا میشم
چون ازدواج اولم به خاطر خیانت با بچه تو شکمم طلاق گرفتم
صدرصد جدا میشم
بدون لحظه ای تردید
صد درصد
سر چیزهای دیگه اینجوریم که ادم حرف میزنه مشاور میره و .....
ولی سر این یک مورد اصلا فرصت نمیدم
خیلی سخته امیدوارم برای کسی پیش نیاد
من میگم همونجوری ک ادم میتونه بدون ازدواج یکیو دوست داشته باشه رابطه داشته باشه میتونه بدون طلاق رسمی ام از یکی طلاق بگیره ینی دفتر زندگیو ببنده اما نذاره سایه ی زن دیکه رو بچش بیوفته حتی اگر هضانت بچه هم بگیری حتی اگه سالی ی بار بخاد باباشو ببینه خیلی سختش میشه
میفهمم نهایت اگررررر زن بتونه مهریه بگیره
وگرنه من از نزدیک دیدم مرده خیانت کار بود زنده بعد از چند سال تحمل دیگه طلاق گرفت تمام اموال آقا رو هم گرفت آقا رفت خونه مامانش و چند روز بعد طلاق رفت یکی دیگه صیغه کرد
مردا همینن
زن با توجه به قانون ایران هیچ کاری نمیتونه بکنه حتی با وجود قانون جدید دیگه مهریه هم نمیتونه بگیره فقط میره
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
