مثلن جاری اینا از الان به عید فک میکنم میگم نرم خونشون چون ادم نیستن پشتم ضر میزنن دلسرد شدم ازشون فقط خونه مادرشوهر خاهر شوهر میرم اونارو ادم حستب نمیکنم چون ازدواج دوممه و شوهرم سنگ تموم میزلره برام با تینکه مستاجرم سکته میکنن از حسودی هزادتا پشتم گوه خوردن اینقد طعنه طلاق زدن بیوه بیوه راه انداختن بزار بترکن از حسودی کثافتا