خدا ببخشه من نمیخوام قضاوت کنم شایدم اشتباه میکنم اما به نظرم خواهرتون خودش حسوده فکر میکنه دیگران هم مث خودش هستند من یه دوستی داشتم زمان مجردیم که دانشجو بودم همس میگفت مردم برام حسودند از ادم حسود منتفرم بعد که صمیمی شدیم دیدم با اینکه رشته دیگه بود برای نمرات من حسودی میکرد یک بار کارنامه منو دید جوری بغض کرد و قرمز شد که وقتی رفت همه میگفتند سر هر چیزی حسودی میکرد به ادم
خب نرو
باور میکنی دوست من منو بزور میبره خونش میگه پیشم باش تو پیشمی دلم نمیگیره گاهی وقتا یه هفته هم پیشش میمونم، ینی نرم قهر و دعوا میکنه که چرا نمیای
بخدا خیلی توهم مسخره و بیخودیه بعضی متاهلا دارن که فکر میکنن بقیه به شوهراشون نظر دارن، اخه شوهرای شمارو میخوایم چیکار مگه ادم قحطه!!😕😕
ببخشید می پرسم مادرتون چیزی نمیگه؟ منم تقریبا وضعیتم مثل شماست با این تفاوت که من خواهر بزرگترم🧡یه بار خواهر کوچک ترم که ۱۴ سالشه کرم ویتامین c صورتش رو گم می کنه بعد میگه که کل کمدش رو زیررو رو کرده کرمش رو پیدا نکرده بعد مادرم بهم گفت کمدت رو بگرد شاید تو برداشتی!! منم گفتم من حواسم به وسایلم هست وسایل فرد دیگه ای رو برنمیدارم باز جلوی چشم خودشون کمدم رو گشتم دیدن فقط وسایل خودمه یه چند روز که گذشت خواهرم کرم صورتش رو بین کتاب هاش پیدا کرد
منم یه خواهر کوچک تر دارم با وجود اینکه ۱۴ سالشه خیلی .....
یکم اذیتم می کنه مثلا دارم میگم به جای اینکه من بهش زور بگم اون بهم زور میگه احترام حالیش نیست راهنماییش می کنم به حرف گوش نمیده یه سری بردمش مغازه که قاب گوشی بخره گفتم هرچی دوست داری انتخاب کن بعد که رسیدیم خونه مادرم این چیه گرفتی منظورش من بودم گفتم هیچی به خواهرم گفتم هرچی می خواد انتخاب کنه بعد اون وقت من مقصر شدم که چرا راهنماییش نکردم!🧡
