گول نخور
من خودمم خواستگار داشتم خیلی دوسش داشتم و منو دوست داشت پنهانی ی چند مدتی باهم بودیم البته فقد تماس
برای اخلاق اینا دیدم بعد ۴ماه خودشو نشون داد
آدم زرنگ میفهمید هیچ گفتم لب هاش سیاهه عیبی نداره حتما سرکار اینا فشاره بعد دیدم کمی با بینی اش میحرفید مشخص بور معتاد بود اینک هیچ بعد دیدم تا صبح بیدار بود بعد تا ۱۲ظهر خواب بود دیدم چرا تغییر کرد بنده خدا چرا بداخلاق شد بهش گفتم گفت اخلاقمه گفتم مرسی ک نشون میدی خودتو بعد فرداش شد از دهنم پرید بهش گفتم خمار شدی تو؟ گفت مگه معتادم من پیشم بودی با این حرفت میزدمت گفتممم اووو دیگ چی بگو گلم بعدش گفت آنقدر میزدمت گفتم به به آقا کتک کارم هس بعد دوساعت دیدم بهتر شد زنگ زد گفت که من اعصابم بهم ریز بود فلان دیدم صدا یکی امد گفت ک پیک نیک جمع کردم سریع صداش بلند کرد با گوشی میحرفممممم با بنده خدا بود
هیچ ردش دادم گفتم خودمو ت چاه نمیندازم و ازدواجم نمیکنم چون هیچ مردی بی عیب پیدا نمیشه
میشه اما نانازی بچه ننه ان