?
۴
۲و نیم سال تقریبا
ما از وقتی به دنیا اومدیم با هم دوست بودیم منتها پیش همون نبودیم دلامون پیش هم بود دیگه معلوم نیست تا کی ادامه پیدا کنه تا بیاد خواستگاریم
۴سال دوست بودیم ۱ماهه عروسی کردیم
از زمانی که رابطه دوستی جدی شد یک سال
از زمان آشنایی ۱ سال و نیم
من ۱۵سالم بود داشتم از کوچه رد میشدم یه ماشین جلوم ترمز کرد گفت بیا بریم دور بزنیم منم شروع کردم جیغ زدن و فحش دادن شوهرم الان ۲۳سالشه خودم الان ۱۹ ،بعدش دیدم شوهرم که اون زمان شوهرم نبود و کلا نمیشناختم دیدم از داخل کوچه اومد بیرون من داشتم جیغ جیغ میکردم یه جوری مشکوک نگاه کرد بعدم تا فهمید چیشده نمیدونم چطور شد اومد یارو رو کتک بزنه طرف هم گاز داد در رفت بعدش اومد گفت خانوم خوبی؟گفتم مرسی منم رفتم خونمون بعدش فهمیدم تعقیب کرده منو خونمون رو پیدا کرده بعد یکبار داشتم همون مسیر رو میرفتم اتفاقی دیدمش بعدش هم دیدم داره پشت سرم قدم میزنه میاد بعد دیگه همینطوری کم کم ارتباطمون شروع شد ۴سال ادامه پیدا کرد الانم زن و شوهریم😂
۸سال دوست بودیم
معلم ریاضیم شمارمو داده بود همسرم سال اول دبیرستان بودم
که بعد ها متوجه شدم
خدارو شکر زندگی خوبی داریم
همسر من با همسر معلمم یجایی آشنا شده بودن بعد رفت اومد خانوادگی باخانواده همسرم داشتن
که به معلمم گفته بود ازبین شاگردات که میدونی دخترخوبیه برام پیدا کن
که دست معلمم درد نکنه منو معرفی کرده بود اونم با یه عالمه تعریف از خودم و خانوادم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
