تایپک پربازدید ادب کردن عروس

نه دیگه باید منصف بود

هر چقدر هم که عروس باشیم دیگه نمی تونیم بگیم عروس باید بیاد بخوره و بره و طلبکار باشه!!!

کسی که نمیخواد بچه ش تحت نظر یکی دیگه باشه نباید از روز اول اجازه میداد. این عروس داد و بیداد کردن رو بلده و انجام داده پس چه بهتر اگر نیاز به داد و بیداد بود و اگرررر مخالف بود همون روز اول این داد و بیداد رو می کرد و اجازه نمیداد بچه ش پیش مادر بزرگ بره. به قول معروف منت پولی که حاصل زحمت خودش بود رو می کشید نه مادر شوهر

مادر شوهر واقعا وظیفه ای نداره که بچه رو نگه داره یا شام و ناهار هر روزه عروس رو تامین کنه و به نظر هم نمیاد که عروس منتظر دعوت بوده چون هر روز که آدم رو دعوت نمی کنند. ایشون میرفته شامش رو هم آویزون میشده و بچه رو بر میداشته و می برده 

واقعیتش اینجا دیگه نمیشه گفت این عروس مظلوم واقع شده بلکه خواسته زرنگی کنه ( در این مورد) 

اما باز هم می گم با فرض اینکه راوی ماجرا اصل ماجرا رو درست تعریف کرده باشه !!

ولی در خصوص زندانی کردن دیگه توی این دوره زمونه خیلی عجیب و غریبه. مثل قدیم که نیست میتونه یه زنگ به خانواده ش بزنه یا یکی بیاد قفل رو بشکنه آخه مگه میشه؟!!!!

دقیقا درستش همینه

باور می کنی من حتی قبول نمی کنم بچه یکی بدون پدر و مادرش سوار ماشینم بشه. بخصوص توی جاده

دقیقا همینه

من جز خواهرم تا الان هیچ بچه ای رو بغل نکردم و نبوسیدم و حتی چند ثانیه هم نگه نداشتم 

مسئولیت داره این چیزا 

نه خب اونم حق داره هر کی باشه فکر میکنه پس وقتی من نیستم با بچم چیکار میکنن ولی چون مثالش برای خودم پیش اومده بود از این دید نگاه میکنم من یکی از دوستام بچه برادرش پیشش بود میخواستن برن عروسی بعد من با چشم خودم دیدم که بچه رو لای پر قو نگه داشتن و رو چشاشون گذاشتن بعد عروسه اومده بود گفته بود اره اینا بچه‌ منو عوض نکردن پاش سوخته وایی زدن بعد اون بنده خدا اصلا مونده بود 

ولی خب کار مرده هم اضتباه بود میتونست قشنگ با زنش صحبت کنه و دلیل منطقی بیاره