الان که دارم این امضا رو مینویسم توی ماشین هستم امشب بساط رو ساعت ۱۰ جمع کردیم همش توی ذهنم دارم به این فکر میکنم که توی سن ۲۱ یا ۲۲ سالگی با یه پسر کورد باشخصیت و تحصیل کرده با وضع مالی خوب ازدواج میکنم قصد دارم پشت کنکور بمونم تا زیر ۱۰۰ بیارم میخام توی شرکت نفت یا بانک کار کنم ذهن من همش داره به یه زندگی سالم و پر آرامش در آینده فکر میکنه من دوست دارم یه پسر تپل و یه دوقلو داشته باشم یه پسر و یه دختر توی ذهنم هست بعد از کنکور زبان بخونم و به خودم و پوستم خیلی رسیدگی کنم دوست دارم همسرم چشم و ابرو مشگی و قد بلند داشته باشه الان که دارم اینارو مینویسم توی شرایط مالی وروحی وخانوادگی افتضاحی هستم و از خدا میخام کمکم کنه تا به اینایی که نوشتم برسم خدایا من از آرامش یه زندگی سالم با یه آدم که دیگه نگرانه هیچیش نباشم میخام خدایا تو خیلی مهربونی من خیلی گناهو اشتباه کردم ولی تو هر دفع منو بخشیدی و هر موقع ازت کمک خواستم کمکم کردی لطفا آرزو هامو برآورده کن خدایا من غیر از تو دیگه کسی رو ندارم که مثل تو پشتم بهش گرم باشه یه آدم از جنس خودت وارد زندگیم کن تو که میدونی توی این سن چقد سختی کشیدم خدایا دوست دارم منو ببخش این امضا رو درتاریخ 1404/01/11ساعت ۰۰:۴۰ مینویسم تا خدا بخونه و بمونه یادگاری از چیزایی که میخوام این کاربری دوم من هست