چرا خانواده های ایرانی انتظار دارن پدرشون فقط خونه پسر باشه و خونه دختر نباید بمونه

خب نکن

به شوهرت بگو وظیفه ی من نیست نگهشون دارم 

فقط در حد مهمون یه وعده ای دعوت میکنم

چقدر بد هر کسی خونه پیش دختر خودش راحتتره هر چند ما دوست داشتیم پدربزرگ پدری هر روز خونمون باشه ولی اصلا دوست نداشتیم پدربزرگ مادری بیاد خدابیامرز ساکت بود بعضی وقت ها دلم برا مامانم میسوزه اونموقع هیچوقت دوست نداشتیم خانواده اش بیان خونمون الان هم که متاهل شدیم هم اگه عروسی باشه یا کسی فوت کنه یک سر بریم و بیایم مامانم می‌فهمید و دم نمی زد ولی خانواده پدری که میومد بال در می آوردیم 

اصلا خیلی سرد هستن ذاتشون  الان ۱۰ سال ازدواج کردم راه خونم را بلد نیستن دایی ام پارسال وقتی فوت کرد من آخرین بار سال ۹۱  تو عروسی یک دیدمش اصلا قیافه اش یادم‌نبود حتی عروسیمون هم نیومد 

ببین دختر خوب ، سختی که گذشته رو اگه دائم مرور کنی ، انگار اون عذاب رو هی داری تجربه میکنی ، بارها و بارها برات تکرار میشه و هر بار دوباره زجر میکشی باهاش . اون اتفاق گذشته و تموم شده . توی اون موقعیت شما کاری که از دستت بر می اومد انجام دادی و با وجود سختی زیادش سربلند اومدی بیرون . همین مهمه فقط . هر بار یادش افتادی به جای ناراحتی ، فقط به خودت و توانایی که خدا بهت داده افتخار کن که انقدر قوی بودی 

نه اینا بدرد خودشون هم نمیخورن خواهر برادری ندارن فقط برای پدرشون خوب بودن