تو جامعه ما دو تیپ بیشتر از بقیه دیده میشوند: «نمایشی» و «مقلد». و من از تیپ نمایشی واقعاً بیزارم؛ حتی از دروغگو اینقدر چندشم نمیشه که از آدمی که برای جلب توجه نفس میکشه چندشم میشه
مثل اونایی که وسط سنگینترین غم مثل از دست دادن نزدیک ترین افرادشون ، هنوز توان دارن پست اینستاگرامی بذارند و با داغترین فیلترها بنویسن: «باباااا چرا رفتی؟😭😭😭»، انگار اندوهشون هم باید دیده شه تا واقعی باشه.
کسانی که موقع دعوا سریع به جملههای کلیشهای متوسل میشن: «چوب خدا صدا نداره»، «کارما میگیریتت» " باید جواب کاری که در حق من کردیو بدی " انگار حکم قضاوت جهانی دست خودشونه
و با این حرف مثلا میخوان وجدان طرف رو بلرزونن درحالی که میدونن هرجی اتفاق بیوفته روند زندگیه
اون دخترهایی که با صورت کاملاً دستکاریشده میان و از طرف کل دخترها حرف میزنند، ژست آگاهی و روشنفکری میگیرند و با کلمه کلیشه ایه " کنسله کنسله " کل ادمای عادی جهان رو کنسل میکنن انگار خودشون در دنیای شاه و پری زندگی میکنن
زنهایی که هیچچیز واقعی و قابلاتکا ندارن ،اما اونقدر خودبزرگبینن که انگار دنیا بدهکارشان است: مهریه نجومی، خانه لوکس، شوهر قدبلند مدل… و اینقدر غرق رویان که خودشون با هیچ ویژگی ای سزاوار یک مرد بی نقص و پرفکت میبینن
و پسرهایی که فقط چون ی تیکه گوشت بین پاشون دارن خیال میکنند حق دارند هر حرف زشتی بزنند و هر چیزی رو از جنس زن طلب کنن و هر زوری که میخوان بگن.