رو موتور بودیم داشتیم میرفتیم یه جایی
من طبق معمول سرم رو شونش بود و به یه سمت خیابون نگاه میکردم
بعد گفت یه لحظه به اینور نگاه کن
بعد گفتم چرا
گفت روتو اینور کن میگم چون یذره عصبی بود لحنش زود سرمو اینوری کردم و این سمت خیابونو نگاه میکردم
بعد گفت خب حالا راحت باش
گفتم چی بود مگه
گفت یکی از بچه های محل کارمه
گفتم خب به من چه
گفت نمیخواستم ببینتت
من اینجوری بودم😑😑😑
اینقدرم عصبانی بود که دیگ جرعت نکردم دوباره بگم چرا
اولین باری بود چنین چیزی میگه