از لحاظ ظاهری زشته شوهرم همهههه میگن.
قدش کوتاهه .
اخلاق صفرررر .
احترام با خانواده من صفر مثلا بنده خدا بابام میومد بچه هامو ببینه پیش بابام با رکابی و شلوارک میشست هررر چقدر میگفتم بزرگتره لباس بپوش نمیکرد یا یک بار نشد مامانمینا رو یه شام دعوت کنم .
وضعیت مالی هم که بددد .
به شدت بچه ننه .
الان شاید بگین مگه چشم نداشتی مگه نمیدیدی به دلت نشسته چرا قبول کردی ؟اولا غلط کردم رو برای این روز گذاشتن و من بارهاااا باصدا بلند به بابام و مامانم گفتم غلطططططط کرررردمممممم.
فکر میکردم ۱۳سال ازم بزرگتره هوامو داره خلا هامو پر میکنه کنارش اسایش دارم بهم محبت میکنه بچگی کردم خامی کردم نفهمیدممممم..
الان احساس فداککاری دارم احساس میکنم از نفسم از امیال طبیعی زنانم گذشتم قلبمو زیر پام گذاشتم که موندم شاید یه چند سال دیگه بچه هام بزرگتر بشن خودمو نجات بدممم.