2777
2789
عنوان

خانوما چند وقت دیگه بچم دنیا میاد

| مشاهده متن کامل بحث + 370 بازدید | 24 پست

دغدغه های پارسال من. 

ببین شما یه مادری، مهم‌ترین و بزرگ‌ترین پناه بچه ات. از همین الان رودربایستی رو بذار کنار و سلامتی و راحتی بچه ات مهم‌ترین اولویتت باشه. من تا دو ماه به جز درجه یک، کسی بچه ام رو ندید. گفتم حداقل تا واکسن دوماهگی. بوس که هنوزم بعد یک سال کسی حق نداره. حتی دستش رو هم چون دهنش میذاره نذاشتم کسی ببوسه. خجالت رو بذار کنار

خب رک بگو نیایین 

مشکل چیه

من کاری به کرونا و آنفلونزا ندارم

کلا اجازه نمیدم کسی عیادتم بیاد 

مثل لبخند سپیده . مثل شب گریه ی عاشق ♥️🍃😍             پروفایل موقت.تا پروفایل اصلی از تعلیق سیاه در بیاد 🫩

ببین من یه پیشنهاد بهت بدم؟ خودم وقتی انجامش دادم توی زندگیم معجزه کرد.

قبل از هر تصمیمی چند دقیقه وقت بزار و برو کاملاً رایگان تست روانشناسی DMB مادران رو بزن. از جواب تست سوپرایز می شی، کلی از مشکلاتت می فهمی و راه حل می گیری.

تازه بعدش بازم بدون هیچ هزینه ای می تونی از مشاوره تلفنی با متخصص استفاده کنی و راهنمایی بگیری.

لینک 100% رایگان تست DMB

دیگه فکر کنم مردم خودشون بفهمن اگر علایم بیمارب رو دارن نیان عیادت...

نه متاسفانه نمیفهمن خیلیا...بعضیاشون هم میفهمن ولی اهمیت نمیدن

فقط 4 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

با احمق ها بحث نمیکنم😌

نه میگم،تحت هر شرایطی.سلامتی خودم و بچم از همه چی مهم تره .ولی نمیدونم لحنم چطور باشه و ازچه کلماتی ...

اصلا تلفن جواب نده هرکی گفت میخایم بیایم ب شوهرت زنگ برنن وشوهرت توضیح بده

آره به فکر خودمم رسیده

دختر من تو کرونا بدنیااومد بیمارستان می خاستن بیان گفتم اصلن اجازه ملاقات نمیدن فلانه بهمانه، ولی خونمون اومدن ؛ توبه خدا بگو سالم باش هم خودت هم بچه بزار بیان

بگو دکتر گفته بخاطر شیوع انفولانزا، چون نوزاد بدنش ضعیفه رفت و امد نباشه 

الانم بعضی شهرا بخاطر شیوع انفولانزا مدارس دو روز تعطیلن اگه شهر شمام همینجور شد دیگه راحتر حرفتونو قبول میکنن

کاملا میفهمم چی‌ میگید.

من هنوزم که هنوز و دخترم پنح سالشه سرزنشش میشم بابت اینی موضوع ولی مهم نیست.

زمانی که دختر من بدنیا اومد اوایل کرونا بود در حدی سخت میگرفتن توی بیمارستان که دخترم را به باباش نشون ندادن یا نذاشتن بیاد عیادت. 

از بیمارستان اومدم خونه پسر جاریمی خونمون و ابریزش بینی داشت هی هم بچه را میخواست بغل کنه مادرشوهرم هم میذاشت توی بغلش. منم میگفتم ابریزش دارهر میگفت نه حساسیته!!!

منم عصبانی شدم گفتم من و بچم بدنمون فوق العاده ضعیفه این بچه اگه مریض شد چی؟ تضمین میدی حساسیته؟

رفتن و دیگهههههه نیومدن. بماند که اون بچه واقعا مریض بود و خودم تب کردم و چقدر عذاب کشیدم. ولی خوب شد حداقل کسی جرات نمیکرد بچه را ازم بگیره ببوسه

به مادر و مادرشوهرت بگو هرکس خواست بیاد دیدنمبگن فعلا حال مادر و فرزند هنوز مساعد نیست برای عیادت انشاالله هروقت مساعد بود خودمون خدمتتون میگیم.  بعد از چندوقت که شرایط بهتر شد یه روز یه مهمونی بگیر و همت که میخواستن بیان دعوت کن و بچه را بسپار به همسرت که فقط پنج دقیقه بیاردش و ببردش. 

ما میخواهیم برای خواهرم همینکار را بکنیم

منم دوره کرونا باردار بودم از همون اول با شوخی خنده میگفتم میرسوندم به همه نمیذارم کسی بچمو بغل کنه بوس که عمرا لپاش زخم میشه بچم زبون نداره بگه ماها باید بفهمیم از مامانم میپرسیدن یعنی واقعا دخترت نمیذاره بیاییم مامانم میگفت والا اینجوری میگه میگفت راستم میگه ترسم داره دیگه میگه همون پاشو ببوسن نهایت و فلان ۳ تاخواهرشوهرام ازسمت شوهر اومدن صورت و اصلا نمیذاشتم رک میگفتم خواهش میکنم گناه داره نبوسید زخم میشه پاشو ببوسید ولی عمه عفریتم اومد لبای بچمو بوسید چنان سمتش بااخم رفتم محکم گفتم چیکارکردی هرچی میکروب بود دادی بچم گفت برو بابا بغضم گرفت چندتاحرف زدم گرفت روشکم گندش خوابوند گفتم میخوادشیر بخوره بدش من رفتن تا۶ ماهگی نیومد بقیه ام هرکی میومد یا میبردم تو اتاق شیر میدادم میخوابید بوسم رک میگفتم خجالت نمیکشیدم من چون خونه مامانم بودم نمیتونست جوابم نده خونه خودتی بگو بخاطر بیماری ها من و همسرم تصمیم گرفتیم عیادت بمونه برای بعد طرف باز شعور نداشت خواست بیاد تلفن حواب نده بگو بچه خوابه سایلنت بود سرویس بودم دستم بند بود صدتاچیزمیتونی بگی خلاصه به این فکر کن دورازجون هرچی بشه همون ادمها نمیان ترو خشکتون کنن محکم و قوی باش ۷چ

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز