با کلی قرض و وام و... با بدبختی اومدیم خونه بازسازی کردیم بعد میخاییم بریم خونه خودمون از اینور مامانم میگه همه رو دعوت کن شام بده یبار کل خانواده شوهرت یبار کل خانواده خودت
اینقد تو این چن ماه گشنگی کشیدم فقط بخاطر اینکه پول قسط عقب نیفته بعد فکر کن بعد این همه بدبختی میخایی جابه جا شی خونه جدیدت یه دست پا دراز کنی بگی اخییش تازه باید تدارک شام ببینی اونم با دوتا بچه کوچیک ...
کاش میشد مهمونی ندم 😔
وضعیت جامعه که داغون حقوق مون شکم خودمونم سیر نمیکنه بعد باید بفکر مهمونی باشی
اخه چه مهمونی ؟؟!!! وفتی یه گوشت مرغ یخچال من تامیین نمیشه اونم نه صرفا بخاطر خودم بخاطر اون تا طفل معصوم دو تا بچه کوچیک
این مهمونی کی مد کرد؟؟؟
قدیم ارزونی بود مهمونی بود الان دیگه چه مهمونی؟؟
بعد کلی اشپزی و بدو بدو اخرم بیان پشت سرت حرف بزنن آی فلان جور بود اآی بسان جور بود