زندگی پر از نوسانها، عدم قطعیتها و محدودیتهاست. موجودات زنده، حتی با تمام تلاش و مراقبت ما، گاهی دچار بیماری و ضعف میشوند که فراتر از توان انسان و داروهاست. این موضوع ریشه در قوانین طبیعت و پیچیدگیهای زیستی دارد که گاهی چرخهی زندگی را پایان میبخشند.
امروز خاکستری رنگ و سرما زده بود. اهتمام پرنده ی کوچکم برای ادامه ی زندگی بی نتیجه ماند. اعانت دامپزشک و دارو هم بی فایده بود. من از افلاک و زمین و زمان ارغندم. شاید به اصطلاح عامیانه کافر شمرده شوم اما از اهورا نیز ارغند هستم.
چرا هر پوییدنی در نهایت پاداش ندارد؟ چرا این گونه آرام سر کوچکش را بر دستمان انداخت و بی پروا رفت؟ در این بحبوحه اشک هایم تمامی ندارند و چهره اش در ذهنم نقش بسته است. قناری کوچک من، از صمیم قلبم متاسفم.