دیروز خانم دوست شوهرم بهم زنگ زد(البته رو خط شوهرم زنگید چون خط خودم یکطرفه شده فقط از شمارش واسه تلگرامو واتساپ استفاده میکنم و یه سیم کارت جدید گذاشتم) گفت خانم اونیکی دوست شوهرم زنگ زده فردا شب شام دعوت شدیم خونه اشون. خانمه ما روهم دعوت کرده چون خطم یک طرفه شده نتونسته ز بزنه خط جدیدمو هم نداشته دیگه گفت من به شما بگم( در صورتیکه شوهرش میتونست بزنگه به شوهرم ولی نزد. فقط به این خانمه گفت و اونم پیغامشو رسوند) منم بهش گفتم نمیشه چون به ما زنگ نزده نمیایم. اینم اصرار که بیاین بریم دعوت کرده دیگه شماره تو نداشته... با اصرارش قبول کردن...منم ظهر ناهار نخوردم که شب زیاد سنگین نشم😑😑 رفتیم خونشون تقریبا طرفای ۹.۵ شده بود. اولش چای و شیرینی تعارف کرد بعدشم میوه😕منم منتظر شام بودم ولی نه بویی اومد نه غذایی رو اجاق بود😐😐 ما هم منتظر موندیم تا ۱۲ دیگه مطمئن شدیم هیچ خبری نیس😞😞 از گشنگی مرده بودم😞 بعدش چهار تایی رفتیم جیگرکی 😐 یعنی هنوز هنگم چرا اینکارو کرده آخه شوهرامون دوستای دوران ابتدایی هستن... و اینکه اونا هرجا دعوتشون کنیم میان و تا حالا اصلا اینجور نبودن برام عجیب بود نکبتا کارشون زشت بود😕 ولی ما بعدش کلی خندیدیم که چقد ضایع شدیم