ی بار داشتم لبخند میزدم دیدم داره نگاه میکنه چشم تو چشم شدیم دیگه نگاهو برداشتیم
خلاصه چند باری بعضی وقتا نگا میکرد در کل یه جوری بود بعد اینم بگم لاغر و کوتاهه و خیلی کم حرف انگار اعتماد ب نفسم ندارع معلومه البته
بعد الان مثلا جایی میبینتم فرار میکنه فقطم با من اینشکلیه خیلی فرار میکنه ازم واقعا تعجب میکنم من که کاری ندارم باهاش