چقدر از این مدل تاپیکا خوشم میاد من عاشق مباحثه های این شکلی ام
محبت مادر به فرزند حتی زیادی هم باشه مشکلی توش نیست مشکل از جایی شروع میشه که تعریف ما از محبت اشتباهه
حمایت های اضافی ، حضور اضافی ، دست گرفتن همه چیز اجازه انتخاب ندادن ،راه حل دادن ها و... ما اسم اینا رو نباید بذاریم محبت
در راستای صحبتت ، ما نمیتونیم به عنوان والد اجازه بدیم بچه مون هر چیزی رو تجربه کنه و با خطا کردن یاد بگیره
بره سیگار بکشه به قیمت از دست دادن سلامتیش بفهمه سیگار بده
بره روابط غیر معنا دار رو تجربه کنه به اسم آزادی انواع زگیل و سرطان به خودش هدیه بده
بره وارد روابط عاطفی غیر معنادار بشه که سلیقه ازدواجش و روی تنوع طلبیش اثر بذاره و... نمیشه که
پس چطوری باید کمکش کنیم درست رفتار کنه بدون اینکه آزادی انتخابشو بگیریم ؟ باید تفکر نقاد بهش یاد بدیم
من فکر میکنم ، تحقیق میکنم تصمیم میگیرم و کاری که درسته رو انجام میدم حتی اگر هزاران نفر بگن بده یا خوبه من خودم باید در موردش فکر کنم
این فکر کردن رو باید توی لحظه لحظه زندگی بچه مون تمرین کنه
، آینده نگر بودن رو در بستر زندگی بهش یاد بدیم ، اینکه از لذت اکنون صرف نظر کنه تا به لذت عمیق تر و با معنا تر برسه رو بهش یاد بدیم ارزش ها و چارچوب ها رو بدون فشار و از سر آگاهی باید بهش یاد بدیم چرایی هر مسأله رو برای خودمون روشن کنیم و مطابق ارزش هامون زندگی کنیم باعث میشه خود بچه انتخاب های سالمی داشته باشه