استرس زایمان دارم،استرس کنکور و آینده،خونه کوچیک و پول کم ذهنمو درگیر کرده.از اینورم دائم در حال آشپزی،خونه داریو بشور بسابم.بعد شوهرمم میاد میگه فردا فلان قدر چک دارم ،بدهی دارم،بنظرت شغلمو عوض کنم؟خسته ام از این شغلم،درامدش اونجور که میخوام نیست....
خلاصه همش غر میزنه.میگم بابا به من چه؟من وظیفم سر جاشه توهم به وظایفت برس.آخه کارای بیرون تو به چه ربطی داره؟هزار بار راه خوب جلو پات گذاشتم گوش ندادیبه حرفم پس الان پیش من عجز و ناله نکن و اعصابمو بهم نریز