2777
2789
عنوان

تخت و پارک دست دوم

234 بازدید | 23 پست

خریدم اما اصلا نمیتونم‌ استفاده کنم حالم بد میشه با اینکه شستمش شما هم‌اخلاقتون اینجوریه من اینو برای مسافرت خریدم که با خودم ببرم حالا تخت کنار مادر براش کوچیک شدم آوردم استفاده کنم نمیتونم اصلا حتی طلا دست دوم گرفتم نتونستم استفاده کنم کتاب دست دوم خریدم نتونستم بخونم واقعا حالم بد میشه نمیدونم چرا کاش نخریده بودم 

منم نمیتونم استفاده کنم هیچ وقتم زیر بار خرید وسایل دوم نمیرم 

فقط 5 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمیدونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم 🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم ❤️۱۴۰۴٫۰۸٫۰۸ رفتیم دکتر مامانی خدارو شکر خودم شرایطم خوب شده بود توهم خواب بودی پشت کرده بودی وزنتم شده ۱۰۸۴ گرم 🥰۱۴۰۴٫۰۸٫۱۵ وسایل سیسمونیتو خریدیم پسر قشنگم واسه تک تکشون کلی قربون صدقت رفتیم و تصورت کردیم 😍۱۴۰۴٫۰۸٫۲۲ رفتیم دکتر وزنت شده ۱۲۵۸ گرم پسر قشنگم دکتر غش کرد از خنده یه شکل عجیبی تو شکمم دراز کشیدی بابا میگه عین من بد خوابه 🤣۱۴۰۴٫۰۹٫۰۶ رفتیم دکتر مامان تپش قلبت خیلی پایین بود حسابی منو بابارو ترسوندی پسر قشنگم تا یه آبمیوه خوردم و خدارو شکر سرحال شدی😍۱۴۰۴٫۰۹٫۱۴ چند روزی از کمر درد فلج شدم و به سختی پامیشم پسرم ولی همه اینا میگذره امروز بابا سرش گذاشت رو شکمم یواش یواش باهات حرف میزد شروع کردی تکون خوردن مامانی بابا خیلی برامون زحمت میکشه دعا کن همیشه سلامت باشه و سایش بالاسرمون باشه ❤️

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

پس اینهمه مردم‌دست دوم می‌خرن چجوری ما میز جلو مبلیمون رو گذاشته بودیم برای فروش آنقدر با خوشحالی و ...

نمیدونم والا

میل من سوی وصال وقصداو سوی فراق ترک کام خودگرفتم تابرآید کام دوست💔

واسه بچه دومم خواهرشوهرم گفت یکی ست کالسکه ۵۰ میلیونی رو گذاشته ۲۰ تومن اصلا استفاده نکرده و فلان بیا بخر گفتم عمرا

من‌چه میدونم سگ و گربه رو اون کالسکه رفتن یا نه حتی بشورم هم به دلم نمیشینه

غرق در نیل چه اندیشه کند باران را...
خب وقتی اخلاقت اینه چرا پولت رو حروم میکنی میذاشتی روش نو میخریدی حالا یه ذره ارزونترمنم همینم

آخه برا مسافرت خریدم چون تختش قابل حمل نبود تو مسافرت بدم نمیاد اما تو خونه نمیتونم

حتی طلا هم دست دوم خریدم تو آب جوشوندم بازم نتونستم بندازم


دقیقا منم شوهرم طلاهای دوستش رو خریده واسه پس انداز یعنی واسه استفاده نخرید.اون روز میگفت حالا که نفروختم بنداز گفتم اصلا به قول شما یه حس بدی دارم

غرق در نیل چه اندیشه کند باران را...
به نظر من که این یه نوع وسواسه هر جور که کثیف و حتی نجس باشه با شستن دیگه پاکه . ایراد از تفکر خودتو ...

خوش به حال هرکس اینجوری فکر میکنه اما واقعا حالم بد میشه مثلا رفته بودم تزریقات که سرم بزنم رفتم روتختی یکبار مصرف گرفتم ازشون‌که رو تخت بخوابم یه نفر همینجوری اومد اونجا تازه پتو اونجارو هم کشیده بود روش جوری راحت بود من تو خونه خودم آنقدر راحت نبودم

من به راحتی استفاده میکنم عزیزم

ولی اون آدمی که ازش‌ خرید میکنم برام مهمه.

حسی که از اون آدم میگیرم، با اون وسیله میاد تو‌ خونم.

مثلا کالسکه دخترم رو از یک خانمی خریدم که خیلی مهربان و محترم بود.روکش کالسکه رو خودش شسته بود.

همیشه حس خوبی به کالسکه‌ دخترم دارم.


از طرفی صندلی غذا رو از خانم و آقایی گرفتم که باهم دعوا داشتن… هرموقع یادشون میفتم ناراحت‌ میشم.

ولی باز در کمال رضایت از صندلی غذا استفاده‌میکنم.


به نظر من که این یه نوع وسواسه هر جور که کثیف و حتی نجس باشه با شستن دیگه پاکه . ایراد از تفکر خودتو ...


آره دیگه یه حسه که قابل رفع نیست

هر کسی به یه چیزی حساسه

یکی میگفت میره رستوران یا خونه کسی با خودش قاشق چنگال میبره ولی من اینقدر حساس نیستم

غرق در نیل چه اندیشه کند باران را...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   ابرو_کمونیa  |  11 ساعت پیش