یاد بگیرید پاتونو بکشین عقب زندگیشونو بکنن مثل شوهر بدبخت من انقد مادرشوهرم چوب لای چرخمون گذاشت خود شوهرم خسته شد خاستگاری سنتی اومدن ولی انقد سر هر چیزی قشقرق راه انداخت که شوهرم اصلا نه میره نه زنگ میزنه اوایل میگفتم برو مامانته گناه داره دیدم نه رسما مارو از خونش بیرون کرد تو جمع تحقیرمون کرد یعنی همه تلاششو کرد چون شوهرم خیلی گفت مامان دشمنی نکن مامان بسه مگه زنم و من بهت احترام نذاشتیم
خودم دوتا پسر دارم از خدا میخوام روزی برسه که دامادشون کنم و بذارم برای همه چی دلشون خوش باشه من شوهر خودمو دارم زندگی خودمو دارم
به من چه زنو شوهر چیکار میکنن